.ParsiBlog..jpg" style=" color=#4b0082
>background-color: #E1CDB3">
در بسیاری از متون آموزشی ما نام زاهد و عارف که به میان می آید همیشه یا از عطار نیشابوری نام برده میشودیا غزالی یا ابن عربی یا بایزید بسطامی .و....اما یک سئوال. چرا باید نام عارف با کسانی عجین شود که یا اهل تسنن بوده اند و یا صوفی. نگاهی به زندگی همه کسانیکه نام بردیم نشان از صوفیگری و دوری از مکتب اهل بیت در عقایدشان دارد. اگر عطار به شناخت رسیده بود و عارف شده بود باید اولین مراتب عرفان یعنی ولایت اهل بیت را درک میکرد.آیا غزالی متوجه نشد که حضرت علی علیه السلام وصی و جانشین رسول الله است.ابن عربی چطور. تازه اگر بتوانیم برای برخی از این افراد حداقل در دوستیشان با اهل بیت عصمت دلیلی بتراشیم از تصوف انها که نمیشود گذشت. بگذریم از حسن بصری و غیره از زهاد که دشمنیشان با اهل بیت زبانزد است.دقت در این مسائل باعث میشود حد اقل در کتب درسی این اشتباهات حذف گردد. اگر بدنبال عرفانیم جز در مکتب ائمه صلوات الله علیهم پیدا نخواهیم کرد.مگر از صحیفه سجادیه در معرفت خدا بهتر پیدا میشود.مگر زاهد تر از امیر مومنان و مقرب تر از صدیقه طاهره کسی را داریم. در بین علما چرا از کسی چون سید ابن طاووس نام برده نمیشود که زهدش عالم گیر است.و... هفت شهر عشق عشق مرتضاست هر که جز این ره رود در اشتباست